دسته‌بندی نشده

مرد انرژی ایران(پدرام نامجو): تکنیک‌های پاورلیفتینگ حرفه‌ای

پاورلیفتینگ، آن‌گونه که در ذهن بسیاری نقش بسته، ورزشی‌ست متکی بر توان عضلانی محض. اما کسانی که به‌راستی در دل این رشته زیسته‌اند، خوب می‌دانند که قدرت تنها یک ضلع از مثلث موفقیت است.

ضلع دیگر، تکنیک است. ضلع سوم، تداوم. در این میان، پدرام نامجو، که در میان ورزشکاران و علاقه‌مندان با عنوان «مرد انرژی ایران» شناخته می‌شود، دقیقاً در نقطه تلاقی این سه ضلع ایستاده است. کسی که پاورلیفتینگ را نه فقط تمرین کرده، بلکه زیسته؛ و تکنیک را نه فقط آموخته، بلکه ساخته.

در نگاه پدرام، تکنیک صرفاً شیوه‌ای برای اجرای درست حرکات نیست. بلکه، بنیان هر پیشرفتی‌ست که قرار است بر بدن ورزشکار نوشته شود. از اولین گرم‌کردن تا آخرین حرکت روی سکو، تمام آنچه به نام موفقیت ثبت می‌شود، به نحوه‌ی اجرای دقیق و آگاهانه‌ی تکنیک‌ها گره خورده است.

اسکوات: فرمان‌روایی بر مرکز ثقل

در سیستم تمرینی پدرام نامجو، اسکوات جایگاه ویژه‌ای دارد. نه فقط به‌دلیل تأثیر وسیع این حرکت بر کل بدن، بلکه به‌دلیل پیچیدگی‌های فنی‌اش. او بر این باور است که اسکوات موفق، اسکواتی‌ست که از زمین آغاز می‌شود، نه از زانو یا لگن.

تأکید او بر «ثبات سه‌نقطه‌ای» در پا—یعنی پاشنه، برجستگی شست و بیرون پنجه—مبنایی‌ست برای انتقال صحیح نیرو از زمین به بالا تنه. به عقیده‌ی پدرام، اگر این ثبات در تماس پا با زمین شکل نگیرد، تمام زنجیره حرکتی مختل می‌شود. پس از آن، مسیر زانو اهمیت پیدا می‌کند: زانو باید در راستای انگشتان پا حرکت کند، بی‌انحراف و بی‌شتاب. عمق اسکوات نیز نه بنا بر حداقل استانداردهای مسابقه، بلکه بر اساس توانایی واقعی ورزشکار تعیین می‌شود. اگرچه عبور لگن از خط زانو الزامی‌ست، اما تمرکز پدرام روی آن است که این عمق به شکلی حاصل شود که بدن در پایین‌ترین نقطه، همچنان «قابل کنترل» باقی بماند.

نکته‌ی مهمی که او در تمریناتش لحاظ می‌کند، توقف در پایین‌ترین نقطه است—نوعی مکث هدفمند که به بدن فرصت می‌دهد تا بار را به‌طور کامل مدیریت کند، پیش از بازگشت به بالا. این مکث، ضمن تقویت قدرت خروج از عمق، ذهن ورزشکار را نیز تربیت می‌کند تا از شتاب‌زدگی پرهیز کند.

ددلیفت: مهندسی حرکت از صفر تا قفل

ددلیفت، حرکتی‌ست ساده در ظاهر و دشوار در بنیان. پدرام نامجو، با سال‌ها تجربه، این حرکت را نه یک کشش صرف، بلکه یک مهندسی کامل می‌داند—از نقطه صفر تا لحظه‌ی قفل‌کردن زانوها.

تکنیک او در ددلیفت با «تنظیم بی‌حرکت» شروع می‌شود: لحظاتی پیش از کشش، که ورزشکار بدن را سفت می‌کند و بار را به گونه‌ای درگیر می‌سازد که هنوز از زمین جدا نشده، اما دیگر بی‌جان هم نیست. این آماده‌سازی، که گاه تنها دو ثانیه طول می‌کشد، نقش مهمی در کیفیت کل حرکت دارد.

در نحوه‌ی گرفتن میله، پدرام بسته به هدف تمرین، از گریف صاف یا ترکیبی استفاده می‌کند. اما در هر دو حالت، آرایش شانه‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که تیغه‌ها به سمت پایین و عقب کشیده شوند، تا فضای پشتی بدن آماده جذب بار شود. حرکت باسن و شانه‌ها باید هم‌زمان آغاز شود—چیزی که بسیاری از ورزشکاران تازه‌کار نادیده می‌گیرند. او معتقد است اگر باسن سریع‌تر از بالا تنه بالا بیاید، فشار از عضلات همسترینگ خارج شده و مستقیماً بر ستون فقرات وارد می‌شود.

در پایان حرکت، قفل‌کردن زانوها و باز شدن کامل لگن باید با کنترل انجام گیرد، نه با پرتاب یا خم‌شدن به عقب. چرا که این بخش از حرکت، بیش از هر چیز، تبلور تعادل و درک صحیح از پایان قدرت است.

پرس سینه: تقارن نیرو، کنترل مسیر

پرس سینه، حرکتی‌ست که بسیاری آن را صرفاً تمرینی برای عضله‌ی سینه می‌دانند، اما برای پدرام نامجو، این حرکت عرصه‌ای‌ست برای نمایش هماهنگی میان کتف، آرنج، و هسته مرکزی بدن.

قبل از آن‌که میله از جایگاه خارج شود، وضعیت شانه‌ها تنظیم می‌شود: تیغه‌ها به هم نزدیک و به پایین کشیده می‌شوند. این قفل شدن در پشت، نه تنها باعث ثبات بالاتنه می‌شود، بلکه مسیر حرکت میله را نیز شفاف‌تر می‌کند. آرنج‌ها باید در مسیر طبیعی بدن قرار بگیرند، نه خیلی باز و نه خیلی بسته. او معمولاً توصیه می‌کند که زاویه آرنج نسبت به تنه، چیزی بین ۴۵ تا ۷۵ درجه باشد—بسته به آناتومی فردی هر ورزشکار.

پدرام تأکید دارد که پرس سینه موفق، حرکتی‌ست دو‌مرحله‌ای: مرحله‌ی پایین‌آمدن، که باید آرام، کنترل‌شده و بدون افت انرژی باشد، و مرحله‌ی فشار رو به بالا، که نیازمند درگیری همزمان پاها، کمر، و سینه است. بله، پاها نیز در پرس سینه نقش دارند—از طریق فشار آن‌ها به زمین و انتقال این نیرو به مرکز بدن، ثبات و قدرت خروجی افزایش می‌یابد.

در پایان، او همواره توصیه می‌کند که پرس سینه را نه با نگاه به وزنه، بلکه با درک عضله اجرا کنید.

بازبینی: اصلاح، نه تکرار کور

یکی از اصول ثابت در شیوه تمرین پدرام نامجو، بازبینی مداوم است. هر حرکت، چه در تمرین و چه در مسابقه، ضبط می‌شود، تحلیل می‌شود و مورد بررسی قرار می‌گیرد. او بر این باور است که بدون بازخورد، تمرین فقط تکرار است؛ و تکرار، بدون اصلاح، منجر به تثبیت اشتباه می‌شود.

در تحلیل تکنیکی، پدرام به سه چیز نگاه می‌کند: زاویه‌ی حرکت، سرعت شروع و پایان، و پیوستگی نیرو. او جزئیاتی را بررسی می‌کند که ممکن است از نگاه بسیاری پنهان بماند—مثل لحظه‌ای که پاشنه پا اندکی از زمین جدا می‌شود یا زمانی که کمر کمی در ددلیفت قوس بیش از حد پیدا می‌کند.

این دقت، همان چیزی‌ست که باعث شده تکنیک در کارنامه او نه یک مهارت، بلکه یک سیستم پیش‌رونده باشد—سیستمی که هر روز بازنگری می‌شود.

سخن پایانی: تکنیک، انرژی واقعی

در پاورلیفتینگ، انرژی به‌تنهایی کافی نیست. بدن، دیر یا زود از توان صرف عبور می‌کند و آن‌گاه، این تکنیک است که باقی می‌ماند. پدرام نامجو، مرد انرژی ایران، این اصل را به خوبی دریافته و سال‌هاست آن را به کار گرفته است. تکنیک در نگاه او، نه تقلید از دیگران، بلکه شناخت بدن و ساختن حرکت بر اساس منطق، نه شتاب.

او نه تنها خود را بر پایه‌ی این اصول ساخته، بلکه برای نسل تازه‌ای از ورزشکاران، الگویی‌ست که نشان می‌دهد موفقیت در پاورلیفتینگ، بیش از آن‌که در مقدار وزنه باشد، در کیفیت اجراست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *