اختلال چند شخصیتی چیست؟ (نوع ارتباط شخصیت فاعل و فرعی)
اختلال چند شخصیتی جزو بیماری های روحی و روانی است که اشخاص بسیار کمی در جامعه به آن دچار هستند. اما مسئله قابل توجه این نکته می باشد که متاسفانه با یک جستجوی ساده در اینترنت متوجه خواهید شد اطلاعات درباره این اختلال بسیار محدود و تکراری است
در این مقاله با توجه به مقالات و بررسی های اثبات شده بر روی این بیماران اطلاعات مفید و جامعی را در اختیار مخاطبان قرار داده ایم.
مرور تاریخی بر اختلال چند شخصیتی
اولین بار اختلال چند شخصیتی در سال ۱۷۹۱ میلادی در یک دختر ۲۰ ساله تشخیص داده شد. می توان گفت تحقیقات در مورد اختلال چند شخصیتی در تاریخ ۱۹۸۰ به نتیجه ی چشمگیری رسید؛ اما توجه ها به این بیماری با انتشار رمانی به نام سیبل در سال ۱۹۷۳ بسیار گسترش پیدا کرد. این رمان بر اساس یک داستان واقعی درباره ی شخصیتی دارای این اختلال نوشته شده است.
در بسیاری از جوامع متاسفانه اشخاص دارای این اختلال را جن زده می دانند، حتی در بخش های جنوبی ایران در طی مراسمی به نام زار سعی می کنند تا جن یا روح های شیطانی را از بدن شخص دارای اینو نوع اختلال خارج کنند.
اما خوشبختانه با وجود فیلم هایی که در باب این بیماری ساخته شده است، امروزه مردم آگاهی بیشتری از این اختلال دارند و دیگر آن ها را شیطانی یا جن زده نمی دانند.
اختلال چند شخصیتی چیست؟
اختلال چند شخصیتی یا گریز هویتی که به اختصار به آن (DID (Dissociative identity disorder می گویند؛ بیماری است که شخص در ذهن و روح خود دارای چند هویت مستقل می باشد؛ یا ممکن است فرد مبتلا به بیماری چند شخصیتی در ذهن خود صداهایی را بشنود قادر هستند او را کنترل کنند.
شخص مبتلا اغلب از وجود باقی هویت ها خبری ندارد و آن ها به صورت کاملا کنترل نشده در فرد بیمار ظاهر می شوند.
برای درک بهتر آن می توان اینگونه مثال زد؛ تصور کنید یک شخص با سن ۵۰ سال، در یک لحظه هویت کودکی ۱۰ساله را دارد با همان شیطنت ها و رفتار های کودکانه و در زمانی دیگر هویتش یک شخص خطرناک و بدبین است. به زبانی ساده تر این شخصیت و هویت ها جایگزین هم دیگر می شوند.
حتی هویت های درون یک بیمار دارای اختلال چند شخصیتی، می تواند جنسیت متفاوت، هنر، دست خط، بینایی و هر چیزی که دو شخص کاملا مجزا از هم دارند را دارا باشند، اما در نظر داشته باشید تمام این ها در یک نفر است.
نکته: خانم های مبتلا به این بیماری در ماه چند بار پریود می شوند، چرا که هر کدام از شخصیت ها چرخه ی قاعدگی مشخص به خود را دارد.
نحوه ارتباط شخصیت ها با یکدیگر
فرد دارای اختلال چند شخصیتی دارای حداقل دو شخصیت درون خود است که به این هویت یا شخصیت ها، شخصیت های فرعی می گویند. معمولا 3 شیوه ارتباطی میان شخصیت های فرعی وجود دارد.
1. ارتباط های دو سر فراموشکارانه در اختلال چند شخصیتی
در ارتباط های دو سر فراموشکارانه در اختلال چند شخصیتی هیچ کدام یک از هویت های فرعی، بر یکدیگر آگاهی ندارند؛ یعنی به فرض مثال اگر شخص علاوه بر خودش داری سه هویت فرعی دیگر باشد، نه شخص فاعل و نه ۳ هویت دیگر از وجود هم آگاهی ندارند.
نکته: این تغییر شخصیت را فقط دیگران از بیرون مشاهده می کنند و شخص بر آن آگاهی و تسلط ندارد.
2. ارتباط یک سر فراموشکارانه
در اختلال چند شخصیتی، ارتباط یک سر فراموشکارانه جزء متداول ترین ارتباط ها بین شخص فاعل و هویت های فرعی محسوب می شود. در این ارتباط بعضی از هویت ها از حضور هم آگاهی دارند، ممکن است شخص فاعل از هویت های دیگرش آگاهی داشته یا حتی برعکس آن نیز امکان پذیر است.
حتی امکان دارد برخی از شخصیت های فرعی از حضور هم آگاهی داشته باشند و بعضی نداشته باشند. شخصیت های فرعی آگاه این امکان را دارند ساکت و نظاره گر کارها و تفکرات شخصیت فرعی ناآگاه باشند و با آن ارتباطی برقرار نکنند.
این شخصیت فرعی آگاه ممکن است حضور خود را با تغییر دست خط در شخصیت فرعی یا فاعل ناآگاه بروز دهد. همچنین می تواند حضور خود را از طریق توهم های دیداری و شنیداری آشکار سازد.
3. ارتباط های دو سر آگاه
در ارتباط های دو سر آگاه هم شخص فاعل و هم هویت های فرعی کاملا از وجود یکدیگر آگاه هستند. آن ها در شخص دچار اختلال شخصیت، با یک دیگر صحبت کرده و ارتباط می گیرند، به گونه ای که انگار چند شخص متفاوت در کنار یکدیگر هستند و همدیگر را از تصمیمات و علایق هم آگاه می کنند.
چه عواملی باعث این اختلال می شوند؟
طی تحقیقاتی که از گذشته تا به امروز انجام شده است علت ثابتی برای این بیماری پیدا نشده است؛ اما بررسی هایی که بر روی بیمار های دارای اختلال چند شخصیتی صورت گرفته است نشان داده است بعضی عوامل در اکثر آن ها مشترک است.
1. کودکان آسیب دیده
افرادی که در کودکی دچار ضربه های روحی شدید یا همان تروماتیک شده اند، کودکانی که بسیار با آن ها بد رفتاری شده است یا مورد سو استفاده ی جنسی قرار گرفته اند؛ این امکان وجود دارد، این کودکان دچار اختلال چند شخصیتی شوند.
استدلال و نظریه برای این اتفاق آن است که، این کودکان برای آن که از میزان فشار های عصبی و استرس خود کم و فرار کنند یا بخواهند اتفاق هایی که برایشان افتاده است را فراموش کنند به درون خود رجوع می کنند و با خود صحبت می کنند. دقیقا اینجا نقطه ی شروع برای آغاز این اختلال است.
نکته: تمام افرادی که در کودکی دچار بهره کشی های روحی، جسمی و جنسی می شوند به این اختلال مبتلا نخواهند شد، بلکه درصد کمی از آن ها دچار بیماری چند شخصیتی می شوند.
2. اختلال چند شخصیتی و افراد خود هیپتونیزم
افرادی که بسیار مستعد آسیب پذیری هستند، اغلب خود هیپتونیزمی دارند؛ یعنی فرایندی که شخص به وسیله ی آن به صورت ارادی خود را در حالت خلسه قرار می دهد. در واقع این اشخاص متوجه شده اند زمانی که در تنش های عصبی قرار می گیرند می توانند با این فرایند خود را در جایگاه شخص دیگری قرار دهند و از بار مشکلات روحی و عاطفی خود بسیار کم کنند.
افراد خود هیپتونیزم به شدت ریسک مبتلا شدن به چند شخصیتی را در خود بالا می برند؛ چرا که این کار بعد مدتی از حالت ارادی خارج شده و با هر تنش و استرس، شخصیت فرعی خود را نمایان می کند؛ همچنین این احتمال نیز وجود دارد هویت های فرعی دیگری در پس این اتفاق در شخص به وجود آیند.
نکته: تا به امروز هیچ شواهدی دال بر علت ژنتیکی و ارثی برای این بیماری مشاهده نشده است.
نکته های مهم درباره اختلال چند شخصیتی:
- این بیماری از سن 3 الی 5 سالگی خودش را نمایان می کند. اما این بیماری از 20 سال به بعد اکثرا شناسایی می شود.
- طی تحقیقات قبلی نشان داده شده بود هویت های فرعی بین 2 الی 3 شخصیت می توانند در فرد بیمار باشند؛ اما امروزه مشخص شده است 50 درصد افرادی که دارای اختلال چند شخصیتی هستند، بالای 10 شخصیت فرعی در آن ها وجود دارد.
- تعداد خانم های مبتلا به این بیماری نسبت به آقایان بسیار بیشتر است، همچنین خانم ها هویت های فرعی بیشتری نسبت به آقایان در اغلب موارد دارند.
- طی تحقیقات مشخص شده است، هویت های فرعی این اختلال امروزه شکل های عجیب و غریب تری نسبت به گذشته به خود گرفته اند. مانند: هویت حیوانات، هویت های شیطانی و غیره.
در آخر:
بیماری اختلال چند شخصیتی را باید مانند هر بیماری روحی دیگر جدی گرفت؛ چرا که در این بیماری شخص بدون شک با دارو باید تحت کنترل قرار گیرد در غیر این صورت هویت های فرعی می توانند به فرد بیمار و اطرافیان آسیب وارد کند.
این نکته قابل اهمیت است که اختلال های روحی و روانی با بیماری های اعصاب و روان کاملا متفاوت هستند.
با سلام
علوم روانشناسی ما ایرانی ها چرا باید تابع علوم غربی باشه.غربی که بدلایلی با ماورا غیر مانوس هستش .غربی که خدا رو هم موجود علمی نمیدونه یا حتی روح رو هم باور نداره چرا باید سرمشق ما مسلمانها باشه.یعنی بین اینهمه استاد علوم روانپزشکی یه نفر پیدا نشده علوم اسلامی رو با علوم غربی تلفیق کنه و چیزی رو تحویل مردم بده که کاربردی باشه.علوم فعلی جنبه فانتزی پیدا کردن.خب جن یک واقعیته.جن میتونه احساسات انسان رو متاثر کنه.وقتی شما میایین از ریشه جن رو منکر میشید معلومه که نمیتونید پاسخ گوی این بیماران باشید.اینکه غربی ها جن و روح رو باور ندارن مشکل خودشونه .شما چرا اصرار دارید همون افکار معیوب رو سرلوحه ی خودتون قرار بدید و حتی به دیگران هم تحمیل کنید.خانم روانشناس محترم خودتون مگه به روح اعتقادی ندارید؟!حتما دارید که برای امواتتون حمدو سوره میخونید.پس چرا فکر میکنید نباید در درمان راجعش حرف زد .روح یا هست یا نیست.اگه هست خب حتما چیز مهمیه نمیشه بدون توجه به اون درمان کرد .چرا انقدر از نقطه ی ضعف در برابر دکترای غربی ظاهر میشید خب شما هم بعنوان مسلمان تحقیق کنید و چهار تا مقاله ی محکم در مورد نقش جن روح و خدا باوری در روانشناسی منتشر کنید که اونها متاثر بشند.
بنده سالهاست در این زمینه تحقیق کردم ما حرف داریم برای گفتن.میتونم کمکتون کنم ادرس وبسایتم رو میذارم اونجا اگه خواستید میتونید با بنده ارتباط داشته باشید.
حیدری
[******]
با تشکر از کامنت شما 🙂